تضاد و ناسازگاری
بدخلقیهای این سن، زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با کوچکترین چیزها، مثل اینکه به او بگویید در عصرانه باید کلم بخورد یا اینکه از او بخواهید اسباببازیهایش را از سر راه بردارد یا لامپ را خاموش و روشن نکند، باعث عصبانیت کودک میشود. این بدخلقی رفتارهای مشخصی را با خود همراه دارد تا کودک از طریق آن عصبانیتش را به شما نشان دهد: پایش را بر زمین میکوبد، خودش را روی زمین پرت میکند، جیغ میزند و گریه میکند و کاغذ دیواری را پاره میکند و ... در کل زندگی را برای شما سخت میکند. ممکن است با دیدن این تغییر بزرگ کمی ناامید و مأیوس شوید، بخصوص اگر نوپای شما مدیریتتان را در خانه به چالش بکشد یا واکنشها و عکسالعملهای تندی که از خود نشان میدهد توجه دیگران را جلب کند و شما را پیش آنها خجالتزده کند. اما فراموش نکنید که این رفتارها کاملا طبیعی و رایج هستند.
عصبانیت کودک و این رفتارها چه معنی دارند؟
این رفتارها به شما میگویند که کودک شما دارد بزرگ میشود و سعی دارد خودش را از شما متمایز نشان دهد.
چطور؟ با گفتن اینکه چه چیزهایی میخواهد و رد کردن بی چون و چرای قوانین و اصول شما. البته این موراد معمولاً باعث جنگ و جدل میشود و از طریق همین «نه»، «تو نه»، «خودم »هاست که کودک میخواهد کنترل اوضاع را دستش بگیرند و به شیوه خودش به شما بفهماند که «من هم هستم» و «من جدا از شما هستم». اگرچه، باتوجه به این نکته که هنوز بهخوبی بلد نیست از زبان استفاده کند، ثابت کردن هویت و فردیتش بهنوعی قوت و استحکام خودش را نیز محک میزند.
اینکه با همه چیز مخالف است نیز بیانگر عصبانیت کودک است و معمولا تحمل آن برای خانواده دشوار خواهد بود. باید قوی باشید و تسلیم خواستههای او نشوید. عصبانیتهای این چنینی که از محدودیتهای ممکن و غیرممکن برای فرزند شما ناشی میشوند، رشد و بلوغ شخصی او را میسازند. فراموش نکنید که نباید او را تبدیل به آدم زورگوی داستان کنید چراکه در آینده در اعتمادبهنفس او تأثیر بسزایی خواهد داشت.
در صورت عصبانیت کودک کنترل اوضاع را از دست ندهید
همین که عاشق فرزندتان هستید ، کافی است برای اینکه به او بگویید " نه ". ممکن است که این توصیه متخصصین کودکان را شنیده باشید اما خیلی سریع متوجه خواهید شد که متعهد ماندن به این مفهوم زمانیکه کودک شیطون شما صبر شما را محک میزند تا چه اندازه میتواند دشوار باشد.
بهترین موقعیت در این اوضاع این است که آرامش خود را حفظ کنید و در عین حال که متوجه و مراقب نیازها و احتیاجات فرزندتان هستید محکم سر موضع خود بایستید. از این طریق به او نشان میدهید که شما متوجه حق او در بیان و اظهار تفکراتش هستید. به او نشان دهید که شما متوجه عصبانیت او هستید اما این شمایید که تصمیم میگیرید چه چیزی برای فرزندتان خوب است و چه چیزی نیست. البته گفتنش آسان است. در واقعیت، بعد از یک روز سخت کاری و ترافیک، مطمئناً ماجرا شکل دیگری خواهد داشت!
در ادامه برای پیشگیری از درگیری بیشتر و دعوا چند توصیه برای شما داریم:
- از ایجاد درگیری خودداری کنید؛ چراکه در این بحث برنده و بازندهای وجود ندارد. باید یک استراتژی برد-برد به کار بگیرید.
- بهعنوان مثال درصورت امکان یک انتحاب پیش روی فرزندتان بگذارید: میتوانید به پارک بروید یا او را با کالسکه به پیادهروی ببرید.
- از قبل در رابطه با اتفاقات و کارهایی که قرار است امروز انجام دهید با او صحبت کنید و او را در جریان بگذارید. به او بگویید که میتواند برنامه تلویزیونی موردعلاقهاش را هم ببیند و بعد باید برود و بخوابد. اینگونه میتوانید محدودیتهایی را برای او مشخص کنید که جایی برای مانور دادن داشته باشد. از این طریق متوجه خواهد شد که شما کاملا او را درک میکنید و به او احترام میگذارید.
- نباید او را منفعل کنید و یا مجبورش کنید تا از شما پیروی کند. این دو شیوه افراطی تأثیرات بدی بر عزت نفس و اعتمادبهنفس او خواهد داشت. وظیفه و نقش شما بهعنوان پدر یا مادر این نیست که کودکتان را به هر قیمتی رام کنید. البته که قدرت در دستان شماست اما باید این قدرت را بهدرستی و آگاهانه استفاده کنید تا به رشد و بلوغ طبیعی فرزندتان کمک کنید. باید حد وسطی بین دوست داشتن، تحریک، مراقبت و حمایت و تربیت فرزندتان با خواستهها و خرابکاری های او در نظر بگیرید
چه کسی گفته پدر یا مادر بودن راحت است؟
وقتی که فرزندتان در شرف عصبانیت است چه کار باید بکنید؟
در صورتی که متوجه شدید فرزندتان در شرف عصبانیت است، بحث را عوض کنید و راجع به موضوع دیگری مثل اینکه قرار است «امروز عصر مادربزرگ به خانه ما خواهد آمد» صحبت کنید یا اینکه یک پیشنهاد جایگزین به او بدهید، بهعنوان مثال «حالا که ۳ تا عروسک داری، نظرت چیست که بهجای اینکه چهارمی را بخریم، یک خانه عروسکی برای این سه تا بگیریم؟»
اگر تسلیم عصبانیت خود شدند، مدتی صبر کنید تا عصبانیتشان فروکش کند. راهحل دیگر این است که از او بخواهید تا به اتاقش برود و تا جایی که دلش میخواهد و میتواند فریاد بزند. وقتی کس دیگری نباشد که بتواند با او بازی کند یا به او توجه کند، مثل این است که روی عصبانیت او آب سرد ریخته باشید. بعد از این میتوانید برای دلجویی پیش او بروید و از او بپرسید اگر عصبانیتش فروکش کرده دلش میخواهد با شما بازی کند یا خیر. خیلی مهم است بدون اینکه اجازه دهید با احساسات شما بازی کند به او نشان دهید که متوجه عصبانیت او هستید؛ چراکه با این کار به او نشان میدهید که حق دارد عصبانی باشد و شما هم متوجه هستید که او از چیزی ناراضی است. برای او توضیح دهید که این شما هستید که تصمیم نهایی را میگیرد و برای او روشن کنید که چرا باید اینطور باشد. این خودش یک هنر است ...
تنبیهش کنم یا نه؟ بعد از اینکه همه شیوهها را برای کم کردن و فروکش کردن عصبانیت فرزندتان امتحان کردید و نتیجهای نگرفتید، وسوسه میشوید که او را تنبیه فیزیکی کنید (یک ضربه کوچک به پشتش). اما این واکنش چندان مناسب نیست. ممکن است همان لحظه به حرفتان گوش کند اما در بلندمدت، چنین واکنشهای خشنی اعتمادبهنفس او را خدشهدار میکند. ممکن است از این به بعد او هم برای بردن و تمام کردن بحثها، همکلاسیها و حتی خواهر و برادرش را هم بزند. بهترین و مؤثرترین پاسخ به عصبانیت حرف زدن و مذاکره است.
بعد از این که بد خلقی و عصبانیت کودک تمام شد باید به او خاطرنشان کنید که دوستش دارید، حتی وقتی عصبانی میشود.
**این مطالب صرفاً جهت افزایش اطلاعات عمومی کاربران است و هرگز جایگزین توصیههای پزشک، انجمنهای علمی و سایر منابع معتبر نمیباشد. ازآنجاکه هر مادر و کودک از مادر و کودک دیگر متفاوت است، کلیه آمار و ارقام ارائه شده در این وبسایت میتواند با توصیه پزشک برای هر مادر و کودک متفاوت باشد.